جدیدترین مطالب
![](https://shivakazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/no-imagw-600x600.jpg)
نوشتن
از جمله مشکلات یک نویسنده
الهی چنان کن که سرانجام صفحه توخوشنود باشی و صفحه پر از جمله دعاهای یک نویسنده قبل شروع یادداشت! شما هم فکر میکنید کار در
1403/03/05
بدون دیدگاه
![](https://shivakazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/no-imagw-600x600.jpg)
آقای میو
کافه
دیشب، ساعت ۴ نصفه شب،آقای میو بیدار شد. منم با صدای پنجه او بیدار شدم. آقای میو از در رفت بیرون. من هم بلند شدم
1403/03/05
بدون دیدگاه
![](https://shivakazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/no-imagw-600x600.jpg)
آقای میو
میشو
_ میشی، من و نینی داریم میریم بازار. مواظب بچهها باش. + وای مامان! _ خداحافظ. + مامااااان خانم خانم پیشی در را بست و
1403/03/05
بدون دیدگاه
![](https://shivakazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/no-imagw-600x600.jpg)
آقای میو
مزاحم
+ بله، بفرمایید. گوشی دوباره قطع شد. بزرگمیو از اتاق آمد بیرون و رو به دخترش پرسید:(( کی بود؟)) خانم پیشی جواب داد:(( مزاحم! زنگ
1403/03/05
بدون دیدگاه
![](https://shivakazemi.ir/wp-content/uploads/2023/04/no-imagw-600x600.jpg)
آقای میو
خانه پدر
خانم پیشی دم آقای میو را گرفت و او را برد داخل خانه. _ اینجا چه خبره؟ + شگفت انگیز نیست؟ اعضای انجمن از سراسر
1403/03/05
بدون دیدگاه
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- آقای میو (35)
- فیلمی که دیدم (3)
- کتابی که خواندم (9)
- لباسنگاری (9)
- نوجوانی (9)
- نوشتن (12)
- نوشتههای من (11)
- یادداشت های روزانه (15)
آخرین نظرات: