آقای ‌میو
آقای ‌میو

یک‌دقیقه- بخش چهارم

  صورت خانم پیشی خیس بود. آقای‌میو داشت به تمام فامیل زنگ می‌زد. میشی داشت مسواک می‌زد که بخوابد. نی‌نی‌نی‌میو هم احتمالاً داشت پادشاه هفتادم

ادامه مطلب »
آقای ‌میو

یک‌دقیقه- بخش سوم

  خانم هویج می‌خواست شامش را شروع کند که صدای در آمد. بلند شد و در را باز کرد. دو بچه گربه نگاهش کردند و

ادامه مطلب »
آقای ‌میو

یک‌دقیقه- بخش سوم

  خانم هویج می‌خواست شامش را شروع کند که صدای در آمد. بلند شد و در را باز کرد. دو بچه گربه نگاهش کردند و

ادامه مطلب »
آقای ‌میو

یک‌دقیقه- بخش دوم

  آقای‌میو کنار سفره نشست و پرسید:(( دوقلوها شام خوردن؟)) خانم پیشی گفت:((نمی‌دونم داشتم غذا رو آماده می‌کردم چند تا سوال کردن رفتن. بعدش ندیدم‌شون.

ادامه مطلب »
آقای ‌میو

یک‌دقیقه- بخش اول

  _ گفتم من از تو بزرگترم. + نخیر، من از تو بزرگترم. بعد هم‌زمان جیغ زدند:((مامان.)) خانم از آشپزخانه فریاد زد:(( زهرمار. زهره ترک

ادامه مطلب »
آقای ‌میو

فرانسه

  به محض اینکه خانم‌پیشی بیرون رفت آقای‌میو سوت زد و همه بچه‌ها جمع شدند. آقای میو گفت:(( به دو گروه تقسیم می‌شین. تو جمع

ادامه مطلب »