ایده انیمیشن درون و بیرون خیلی به دل نشینه. داره میگه توی ذهن هر آدمی، هر احساسی به شکل یک آدمِ جدا وجود داره. که این احساسات با  یک دکمه‌هایی اعمال آدم‌ها رو در دست دارن.

توی این انیمیشن، هربار، به نحوی اتاق کنترل ذهن دختری به نام رایلی بهم می‌ریزه.

تو قسمت اول، شادی اصرار داره غم رو نابود کنه و به نحوی از خاطرات دور نگه‌ش داره. یه دایره می‌کشه و میگه غم باید اونجا بمونه. اما در آخر  می‌فهمه خاطرات شادِ اَصلی نتیجه  غم بود.

قسمت دوم راجع به اتفاقات و احساسات جدیدیه که بعد بلوغ به وجود میان. و حتی احساسات قبل رو هم تحت‌کنترل می‌گیرن. شادی، که قبلا مسئول‌کنترل همه احساسات بوده الان مجبوره با اضطراب کنار بیاد. اضطرابی که مانتراش “تو دختر خوبی نیستی” هست.

این انیمیشن تا اونجا که می‌دونم ۲ قسمتش ساخته شده تا الان و حالت سینمایی داره. یعنی قسمتای یک ساعت و نیمه.