بچه که بودم تا مامانم لباسی برایم میخرید، شروع میکردم به ناز کردن. آنقدر نمیپوشیدم که کوچک میشد. بعدِ کوچکشدن تازه عاشقِ لباس میشدم.
امروز بافتنیِ روژان من را یادِ این انداخت. این را مامانم بافته بود و منم طبق معمول برایش ناز کرده بودم. بعد هم گریه کردم که چرا کوچک شد؟ خیلی خوشگل بود.
اگر شِئ بود میشد مداد.
اگر میوه بود میشد هلو.
اگر مزه بود مزه بستنی میداد.
اگر آدم بود، میشد شیوا(خودمو میگم).
اگر کتاب بود میشد “آنشرلی”.
اگر حس بود میشد حسِ پشیمانی.
اگر رنگ بود میشد صورتی.
اگر کشور بود میشد ایران.
آخرین نظرات: