به خودم میگویم: چهخبرت شده باز دختر؟ میخوای از نوشتن فرار کنی؟
کمی که با خودِ لجوجم کنار نمیایم میزنم زیر گوشش و میگویم:
بیخود کردی که خوشی زده زیر دلت و بیخیال نوشتن شدی. مگه دست خودتته؟ دخترهلوس. همین ثانیه دفترت را باز کردی و نوشتی که هیچ وگرنه از شکلاتتلخ بعد چای خبری نیست.
خلاصه که از خودِ بیشعورتان که از کارهای مفید در میرود، با انجام ندادن کارهای موردعلاقهاَش انتقام بگیرید.
آخرین نظرات: