_ گفتم من از تو بزرگترم.
+ نخیر، من از تو بزرگترم.
بعد همزمان جیغ زدند:((مامان.))
خانم از آشپزخانه فریاد زد:(( زهرمار. زهره ترک شدم.))
پیشمییَو و میشمییَو دویدند داخل آشپزخانه.
_ مامان، کی بزرگتره؟
+ میشی
_ بین ما که بزرگتره؟
+شما دوقلویین.
_کدوممون یه دقیقه زودتر به دنیا اومده؟ وقتی جیکی یه دقیقه از جیکو بزرگتره یکی از ما هم باید بزرگتر باشه.
+ کچلم کردین. ول کنین. من چی میدونم من اون موقع بیهوش بودم.
_ پس کی میدونه؟
+ احتمالاً خانم هویج.
دوقلوها نگاهی به هم کردند و چشمک زدند. یک ساعت بعد هر دو در جاده جنگلی بودند و پیشمییو میپرسید:(( حالا اصلاً میدونی خانم هویج کجا زندگی میکنه؟))
میشمییو جواب داد: معلومه که نه. فقط جایی میرم که ممکنه باشه.))
_ یعنی کجا؟
+ مزرعه هویج.
آخرین نظرات: