وقتی امتحانات آدم را دیوانه می‌کنند!

شما هم وقتی امتحان دارید دنبال راه فرار  یا روشی برای اهمال کاری هستید؟ مثل الان من که به جای درس خواندن دارم می‌نویسم یا…
چند روز پیش بعد از اینکه رها یادداشتم را خواند و آشتی کردیم در راه برگشت از مدرسه هواپیما دیدیم
نه مدرسه ما نزدیک فرودگاه هست نه نزدیک مدرسه‌مان هواپیما سقوط کرده، هواپیما در آسمان در حال پرواز بود.
ما هرچه داد زدیم خلبان بیا ما را هم سوار کن خلبان گوش نداد. لابد الان برایتان سوال شد که ما چرا می‌خواستیم سوار هواپیما شویم؟
خوب چون امتحانات ترم در حال شروع شدن بودند و کسی از دو مفقود الاسر امتحان نمی‌گیرد.
دیوانه هم خودتی! با شما دوست عزیزی هستم که به ما گفتی دیوانه! چرا منفی‌اندیشی می‌کنی؟ ما فقط قدرت تخیل‌مان به آنه‌شرلی رفته‌.
راستش علاوه بر مثبت‌اندیش مادرمرده کمی که نه خیلی از آنه‌شرلی ژن در وجودمان است.
خلاصه که ما افسرده حال از آغاز امتحانات رفتیم خانه‌های‌مان.
آخ! آخ! صدای پای مادرم دارد می‌آید، اگر ببیند درس نمی‌خوانم برای شام مهمان خواهم داشت! آقای میو و خانم قدقد را می‌گویم!

وقت‌تان خوش و به دور از امتحان

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط